در ستون اول این ماتریس، عوامل درونی سازمان نوشته میشود. با استفاده از نظرسنجی در درون سازمان یا شرکت مهمترین نقاط قوت وضعف مشخص و در جدول درج میشود. معمولا بین 10 تا 20 مورد نوشته میشود. مثلا در مورد یک بانک نقاط قوت و ضعف میتواند مواردی از قبیل شعب زیبا، دانش کارکنان، سرمایه، دسترسی، نوع رفتار و … باشد. به نقاط قوت نمره سه یا چهار داده میشود و به نقاط ضعف نمره یک یا دو، سپس نمرهها در وزنها ضرب شده و در نهایت با هم جمع میشوند که جمع کل یک عدد بین یک تا چهار میشود.
اگر عدد به دست آمده از عدد 5/2 بیشتر شد، نقاط قوت آن سازمان بر نقاط ضعفش برتری دارد و اگر کمتر شد قطعا نقاط ضعف آن بر نقاط قوت آن غالب است و این یعنی آن سازمان از نظر عوامل درونی سازمانی ضعیف قلمداد میشود.
این ماتریس مشخص میکند که سازمان شما از نظر عوامل درونی ضعیف است یا قوی ولی پیشنهادی نمیدهد.
تنها عامل درونی مبنای تصمیمگیری نیست و این ماتریس فقط اوضاع داخلی یک سازمان را مطرح و شرح میدهد که از نظر نقاط قوت و ضعف در چه سطحی قرار دارد.
اگر بخواهیم در ماتریس IFE مجموعه کراسه را بررسی و به نقاط قوت و ضعف آن دست پیدا کنیم باید از کارکنان و مدیران آن سوالات مرتبط را مطرح و میزان نمره آن را در نظر بگیریم. یکی از مهمترین نقاط قوت مجموعه کراسه نیروی انسانی و کارشناسان خبره و حرفهای آن در علوم برنامهنویسی و مدیریت مالی است که همکاری این دو نیروی متخصص منجر به تولید یک نرمافزار حرفهای و تخصصی مالی وحسابداری شده است. در کنار این مورد، حضور مشاورین باتجربه در بخش خدمات مالی ومالیاتی این شرکت نیز کمک موثری به رشد و ارتقاء سطح فعالیت آن نموده است.
این ماتریس شبیه ماتریس IFE است، یک ستون مربوط به عوامل بیرونی دارد که شامل فرصتها و تهدیدهاست. این موارد هم از مدیران و خبرههای همان صنعت پرسیده میشود که از نظر آنان عوامل بیرونی خوب یا همان فرصتها و عوامل بیرونی بد یا همان تهدیدها برای آن سازمان یا شرکت چیست.
عوامل بیرونی مربوط به کل صنعت میشود. ممکن است یک عامل بیرونی برای یک سازمان و یا یک شرکت فرصت و همان عامل برای یک سازمان یا شرکت دیگر یک تهدید به حساب بیاید. مثلا تحریم ممکن است برای یک صنعت تهدید و برای یک صنعت دیگر یک فرصت باشد.
پس از مشخص شدن عوامل بیرونی همانند ماتریس قبل به آن وزن و نمره داده میشود و در آخرارقام باهم جمع و به یک عدد واحد منتهی میشود.
اگر عدد به دست آمده از 5/2 بیشتر باشد یعنی فرصتهای محیطی برای شرکت یا سازمان مورد نظر بیشتر از تهدیدهای آن است و اگر کمتر بود یعنی تهدیدهای محیطی برای آن شرکت نسبت به فرصتهای آن چیرگی دارد. یا به اصطلاح اگر عدد به دست آمده از 5/2 بیشتر باشد به این مفهوم است که آن صنعت برای شرکت جذاب است و اگر عدد به دست آماده کمتر از 5/2 باشد صنعت مذکور برای شرکت غیرجذاب است.
تمامی ماتریسهای گفته شده تا اینجا فقط به وضعیت آن شرکت یا سازمان اشاره داشتند، ماتریس CPM به وضعیت رقبای یک شرکت یا سازمان اشاره داشت، ماتریس IFE وضعیت درونی یک شرکت یا سازمان را مشخص میکرد و ماتریس EFE به محیط جذاب یا غیرجذاب یک صنعت برای شرکت یا سازمان اشاره داشت، هیچ یک از این ماتریسها پیشنهاد و راه کاری ارائه نمیدادند.
اینکه بعد از مشخص شدن وضعیت شرکت چه کاری باید انجام داد را میتوان از ماتریس SWOT پرسید.